تمرین درس تفکر در دوره دی بی ای

تمرین درس تفکر در دوره دی بی ای

اکنون نزدیک به یک قرن است که معیارهای در فضای فکری­- اجرایی ما همچنان اسیر برقراری نسبت میان عدالت و آزادی هستیم. شواهد بیانگر آنند که بیشتر متفکران، روشنفکران، مبارزان و حتی دینداران نواندیش از اشکال گوناگون اندیشه مارکسیستی در قالب تشکیلاتی و منفرد آن متاثر بوده‌اند. بعد از انقلاب، سیاستگذاران و مدیران چپ­اندیش مسلمان( با گرایش­های سوسیالیستی)، دعواهای فلسفی و نظری دهه چهل و پنجاه شمسی را وارد فرآیند حل مسائل اجتماعی کردند. آنان بدون توجه به تحولات تاریخی- اقتصادی و اجتماعی جهان و اقتضاهای فرهنگ ملی و ‌کسب‌وکار در ایران، تصمیم‌گیری‌های عجیبی کردند که درست برخلاف روندهای مدیریتی و اقتصادی جهان بود. این تصمیم­گیری­ها در ایران در حالی اجرا شد که کشورهای پیشرفته جهان در حال خروج از اقتصاد دولتی بودند. این رویکردها زاییدۀ موجود ناقص­الخلقه‌ای به نام  شیوۀ مدیریت انقلابی بود که بعد از سال 1357ش از نهانخانۀ تاریخ بیرون آمد.(بعدها این شیوه از مدیریت، نام­های دیگری یافت که گاه بار مقدسی نیز یافتند.) سبک و سیاق آن سبک از مدیریت برگرفته از مادری سوسیالیست و پدری کاپیتالیست بود. جالب اینجا است که این فرزند مفلوج هنوز هم نمی­داند تابعیت شیوه­های بومی انترناسیونال مارکسی را بپذیرد یا لیبرالیسم آمریکایی را؟! این منگی برای تاریخ ایران پیامدهای عجیبی داشته است. برای نمونه بسیاری از واحدهای صنعتی و شرکت‌های خدماتی بزرگ کشور را با بهانه‌های گوناگون مانند وابستگی صاحبان آنها و بدهکاری‌هایشان به بانک‌ها و… قلع و قمع شدند. این سلطه و هژمونی به گونه‌ای بود که حتی نخست­وزیر موقت لیبرال‌منش و تکنوکرات- که تقاضای واقع­گراینه­اش برای عفو عمومی‌کارآفرینان رد شده بود – مجبور گردید برای سامان دادن صنایع بزرگ ایران و مهار جریان­های چپ­گرا، قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران را صادر کند.  گویی او مصداق آن سخن مارکس Karl Heinrich Marx)) در نامه به برومر لویی بناپارت شد که می‌نویسد: « انسان‌ها، خود سازندگان تاریخ خویشند، ولی نه طبق دلخواه و اوضاع و احوالی که خود انتخاب کرده‌اند.»

 

 

  • دیدگاه کارل مارکس

کارل مارکس به قول آلتوسرکاشف قارۀ تاریخ  است. مارکس معتقد است پراکسیس (کار انسان) ترکیب عینیت و ذهنیت، مهمترین عامل تعیین کنندۀ خلاق در جامعه و تاریخ است.. او در 1845 م در یادداشتی به فوئر باخ فیلسوف آلمانی می‌نویسد: «مسئله این است که آیا فکر بشری به حقیقت عینی می‌رسد یا نه؟ این یک مسئله‌ نظری نیست، بلکه مسئله‌ای عملی است. نزاع بر سر واقعیت یا عدم واقعیت هر فکری که خود را از عمل جدا کند، مسئله‌ای مدرن است و بس.» مارکس، موضوع پراکسیس را به بخش اساسی معرفت بشری ارتقا می‌دهد. وی برخلاف ایدئالیست‌ها، معرفت را تنها محصول آگاهی بشر ارزیابی نمی‌کند، بلکه خلق معرفت بشری را در پیوند با طبیعت و جهان واقعی می‌داند. به‌نظر می‌رسد اوج دیدگاه مارکس در جمله روی سنگ قبر او پیداست که در این نامه آمده است: « فیلسوفان تاکنون تنها جهان را به شیوه‌های گوناگون تعبیر کرده‌اند، اما مسئله بر سر دگرگون کردن جهان است.» مارکس اعتقاد دارد عمل انسانی با هدف تغییر طبیعت و اجتماع باید در مرکز تلاش‌ برای شناخت قرار گیرد. فلسفه در واقع مبنای نظری و ابزار این عمل محسوب می‌شود

 

 

 

 

برای آگاهی از تعریف سیستم   دانلود مطالب زیر را مناسب است

tafakore sistemi

mohandesi tafakor sistemi

تمرین را پاسخ دهید

tamrin