پرسمان (۲): روح واحد در حرکت‌های متنوع

پرسمان (۲): روح واحد در حرکت‌های متنوع

پرسمان…

ابتدا از تماشای این کار تیمی عالی شگفت زده شدم و سخنان موریس مترلینگ را در کتابی که در نوجوانی خوانده بود به یاد آوردم. با فرو نشست هیجان و خروج از حیرت، درباره آنچه می‌دیدم درگیر پرسش‌هایی بنیادین شدم. حیفم آمد اگر این پرسش‌ها را با شما در میان نمی‌گذاشتم شاید مایه تأملی باشد و پاسخ‌هایی را برانگیزد. آن هم در جامعه‌ای که هر کس دوست دارد همه موفقیت‌ها را به نام خودش تمام کند و شکست هیچ مسئولی ندارد و همه به دنبال مقصران موهوم می‌گردند.

– کدام مورچه توانست ابتدا این جثه بزرگ را ببیند؟ با کدام چشم و حس؟ و چگونه توانست یا توانستند برآورد کنند که این لاشه قابل حمل در مسیر آن‌ها است؟
– آیا این روح جمعی کار، ناشی از بلوغ اجتماعی مورچه‌ها است؟ یعنی چون مورچه‌ها می‌بینند کار دارد پیشرفت می‌کند داوطلبانه می‌آیند و چند سانتیمتری کمک می‌کنند و می‌روند؟
– آیا مورچه‌ها به عنوان عضوی از یک جامعه همکار، اراده‌ای فردی در مشارکت دارند؟ یا در قالب یک دستور غریزی خودکار فعالیت خود را انجام می‌دهند؟ این غریزه چگونه مایه انتخاب و تصمیم می‌شود؟
– چه کس یا چیزی ضامن آن است که یکباره عده‌ایی از مورچگان در اعتماد به وجود سایرین لاشه را رها نکنند و در نتیجه لاشه نیفتند؟
– سهم هر مورچه در انجام و منافع این مشارکت چگونه تعیین می‌شود؟ چطور معلوم می‌شود چه کسی چند سانت و چند میلی‌متر و در چه درجه‌ایی از سختی به حمل کمک کرده است تا از دستاوردها به همان میزان در مقصد بهره‌مند شود؟ یعنی چگونه و بر پایه کدام فرمول  دستاورد تقسیم می‌شود و مسئول آن کیست؟
– آیا این حرکت جمعی رهبر هم دارد؟ او نیز با دیگران در کار است یا پیشاپیش آنها حرکت می‌کند و فرمان می‌دهد؟
– با توجه به اینکه که بی‌شمار حرکت و جهت وجود دارد، آیا مورچه‌ها مسیر حرکت را می‌دانند؟ آگر آری، چرا گاهی بازگشت‌هایی دارند؟
– مورچه‌ها چگونه می‌دانند یا پی می‌برند که در بخش ناهموار و معلق مسیر باید دم لاشه را نسبت به سر بالا بکشند؟

پاسخ به پرسش‌هایی این چنین چه آگاهی را برای کار تیمی در ما ایجاد می‌کند؟ بویژه در شرکت‌های دانش‌بنیان و بهره‌گیرنده از هوشی مصنوعی که الگوریتم‌هایی را از دنیای مورچه‌ها با خود دارند به نظر می‌رسد با توجه به تنوع جنسیتی، سنی، تجربی، سلیقه‌ای ….  در سازمان‌ها، کار تیمی موضوعی نه چندان ساده است. آیا اینطور نیست؟ (با سپاس از فریور عزیز و پدر و مادرش که از آغاز تا انجام این کار یاور بودند)

ویدئوی زیر را ملاحظه فرمایید: