فرصتطلبی، خوب یا بد؟!
فرصتطلبی به خود خود چیز بدی نیست. خود زندگی هم فرصتی به نام حضور در کارگاه هستی است. مهم آن است که چه فرصتی را میطلبیم و چگونه از آن بهره میگیریم.
فرصتها از آسمان لحظههای عمر ما پیدا و پنهان مدام میگذرند. سپهر هیچ انسانی بدون «روزی فرصت»ها نیست. فرصتهایی که باید عاقلانه و اخلاقی سهم خود را از آنها بگیریم. مهم آن است که هوشیارانه در کمینگاهی مناسب؛ در انتظاری فعال منتظر بوده و به موقع شهامت بهرهگیری از مجالهایی را داشته باشیم که در تیررس «موقعیت وجودی» ما قرار میگیرند.
مجالهای زندگی ما گاهی پیش آمدن یک آشنایی پاک، یافتن کتابی روشنگر، شغلی مفید، یا یک سرمایهگذاری مفید است که سفرهای بشود برای این که خلق خدا سر آن بنشیند.
فرصت ما هر چه هست باید در آن خدا را یافت که حقيقت آن چیز است و گرنه فرصتهای حتی خوب میتوانند میدان بازیخوردن ما توسط شیطان شوند.
وقتی به زندگی نگاه میکنیم در میباییم که براستی چه فرصتهایی برای عروج در زندگی ما بوده اما نفهمیدیم و اکنون نیز هست و ما نمیبینیم و فرصتهایی هم که خواهد آمد که امید است هوشیار باشیم تا از دست نروند.
باری؛ چه خوش گفت پیر نیشابور، عطار:
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساخته کار باش