نویسنده: کامران فرنیان
مقدمه:
دیروز استادم آقای دکتر خاکی به من پیام دادند که اگر مجالی هست با هم تلفنی صحبت کنیم در جلسهای بودم به ایشان پیام دادم با شما بعد از جلسه تماس میگیرم.
روز بسیار شلوغی داشتم و نتوانستم با ایشان تماس بگیرم، البته فراموش هم نکرده بودم. فردای آن روز صبح اول وقت با پیام معذرت خواهی از عدم تماس گرفتن سر وقت اجازه گرفتم اگر فرصت دارند با ایشان تماس بگیرم. بلافاصله پاسخ دادند که منتظر تماس شما هستم. با ایشان تماس گرفتم و مثل همیشه گپ و گفت ما آغاز شد. و این خاطره بازگویی نکاتی از آن گفتگو است
متن کامل نوشته را در زیر مطالعه فرمائید